صاحب امتیاز
دکتر ساقی باقری نیا
بنیان‌گذار و مدیر مسئول
جاویدنام ایرج جمشیدی
سردبیر وبسایت
نوید جمشیدی
صاحب امتیاز: دکتر ساقی باقری نیا،    بنیان‌گذار و مدیر مسئول: جاویدنام ایرج جمشیدی،   سردبیر وبسایت: نوید جمشیدی
یکشنبه / ۲ خرداد ۱۴۰۰ / ۰۹:۴۸
کد خبر: 4457
گزارشگر: 213
۱۶۶۸
۰
۰
۸
ادامه حاشیه قتل های سریالی خانواده خرمدین

سرنوشت «داماد خرمدین» و راز «قتل» او

سرنوشت «داماد خرمدین» و راز «قتل» او
روایت خانواده داماد خرمدین دارای ابهاماتی است که هراز گاهی با انتشار اظهار نظر‌های بدون سند و مدرک پیچیده‌تر هم می‌شود؛ چرا باید پدر و مادری فرزندان و دامادشان را به قتل برسانند؟ آن‌ها چه کرده بودند؟ و چرا خانواده داماد آن‌ها به نام فرامرز پیگیر پرونده او نشده‌اند.

 پرونده هولناک قتل ۳عضو خانواده خرمدین به‌ دست پدر و مادر خانواده همچنان ابهامات زیادی را پیش روی افکار عمومی قرار داده است.

به گزارش آسیانیوز، روایت خانواده داماد خرمدین دارای ابهاماتی است که هراز گاهی با انتشار اظهار نظر‌های بدون سند و مدرک پیچیده‌تر هم می‌شود؛ چرا باید پدر و مادری فرزندان و دامادشان را به قتل برسانند؟ آن‌ها چه کرده بودند؟ و چرا خانواده داماد آن‌ها به نام فرامرز پیگیر پرونده او نشده‌اند.

-----------------------
بیشتر بخوانید:

 درخواست «دوستان بابک خرمدین» از مردم: به «شایعات» درباره «بابک» توجه نکنید!/آیا فردی از انسان «نیک» بدی می بیند؟!

«خواهر بابک خرمدین» هم به دست پدر و مادرش «مثله» شد/ادامه «اعترافات هولناک» خانواده کارگردان سینما

-----------------------------------------------------------------------------

به نقل از رکنا، این‌ها سؤالاتی است که خیلی‌ها به‌دنبال پیدا کردن پاسخ آن هستند. برای پاسخ به این موارد با برخی از نزدیک‌ترین اعضای خانواده قاتل و مقتولان صحبت کرده‌ایم که برخی از آن‌ها به دلیل در جریان بودن پرونده خواستند هویت شان محفوظ بماند و تنها ذهن عموم را درباره این واقعه عجیب و وحشتناک روشن کرده باشند. یکی از این افرادی که پای صحبت‌های او درباره این پرونده نشسته‌ایم، خواهر فرامرز، داماد خانواده خرمدین است که از ماجرای ازدواج برادرش با دختر خانواده خرمدین، ناپدید شدن او و شنیدن خبر قتل وی می‌گوید.

--------------
بیشتر بخوانید:

اعترافات «باورنکردنی» «پدر بابک خرمدین» پس از قتل «هولناک» پسرش

---------------------------------------------------------

دنیای اقتصاد نوشت شاید بتوان گفت که همه‌چیز در این پرونده هولناک از دختر بزرگ خانواده خرمدین به نام آرزو آغاز شده است. آرزو، دختر بزرگ خانواده خرمدین، سال ۱۳۷۸، تازه از همسر اولش پس از ۵سال زندگی مشترک، جدا شده بود. یعنی همان سال‌ها که بیماری ام‌اس‌اش عود کرد. فرامرز، پسرعمه آرزو هم تازه از همسر اولش جدا شده بود. آرزو حال روحی مناسبی نداشت. آن زمان فرامرز با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. از آنجایی که رابطه فامیلی بین این ۲خانواده بود شکست در زندگی مشترک و صحبت و گپ‌های آرزو خرمدین و فرامرز باهم آن‌ها را به هم نزدیک‌تر کرد. همین آغاز علاقه آن‌دو به هم شد. هر چند رفتار‌های آرزو چندان با خانواده فرامرز همخوان نبود.

خواهر فرامرز می‌گوید: ما خانواده‌ای مذهبی داریم که خانواده‌ام علاقه نداشتند به آرزو به‌عنوان عروس خانواده نگاه کنند. آرزو، آزادی‌هایی داشت که چندان با عرف خانوادگی ما هماهنگی نداشت و با این حال فرامرز یکی از دلایلش را برای ازدواج با آرزو حمایت از او عنوان می‌کرد. بیماری آرزو هر روز شدیدتر می‌شد و این برای همه خانواده خصوصا فرامرز ناراحت‌کننده بود. همین هم شد که پس از یک مهمانی در منزل خرمدین‌ها که به دعوت بابک که دوستی و رابطه تنگاتنگ و نزدیکی با فرامرز داشت، برگزار شده بود، فرامرز به خانواده گفت که می‌خواهد با آرزو ازدواج کند.

اصرار فرامرز در نهایت باعث ازدواج آن‌ها شد، هرچند پدر فرامرز به‌علت مخالفت در این مراسم حضور پیدا نکرد و صیغه محرمیت آن‌ها را پدر آرزو، یعنی اکبر خرمدین خواند. اما مدتی نگذشت که فرامرز با آرزو دچار اختلاف و همین باعث شد بخواهد نامزدی شان را به هم بزند. آرزو، اما نمی‌خواست این اتفاق رخ دهد و با اقدام به‌خودکشی آرزو، فرامرز تصمیم گرفت زندگی‌اش را با او از سر بگیرد.

ازدواج آن‌ها درتاریخ مهر ۱۳۹۰ انجام شد. در تهرانسر خانه‌ای اجاره کردند، اما دعواهایشان تمامی نداشت. آرزو سیگار می‌کشید و این بیماری اش را تشدید می‌کرد. هرچند هفته، دعوا‌ها به خانه نزدیکان کشیده می‌شد و آرزو به قهر، به خانه پدرش بر می‌گشت. دی ماه همان سال آرزو برای همیشه به خانه پدرش رفت و دیگر به خانه مشترک‌شان برنگشت.

این قهر‌ها ادامه داشت تا ۱۴ اسفندماه که فرامرز با دسته‌گلی به خانه خرمدین که دایی‌اش بود رفت تا برای همیشه و به خوبی داستان زندگی اش با آرزو را به پایان برساند. او حتی در خانه خرمدین با خواهرش تماس گرفته و از حضور آرزو، دایی‌اش اکبر خرمدین، همسر او و پسر کوچک شان افشین خبر داده و گفته بود که باهم صحبت می‌کنند.

فرامرز متولد ۱۳۴۵بود و ۲ برادر و یک خواهر دارد. پسری که به گفته نزدیکانش مودب و غیرتی بود و دوست صمیمی و نزدیک بابک خرمدین. نزدیکانش می‌گویند که او اهل هیچ خلافی نبوده و سیگار هم نمی‌کشیده. او تکنیسین برق و عاشق و شیفته اتومبیلش بود. خانواده و نزدیکانش دلیل ازدواج فرامرز و آرزو را دلسوزی فرامرز برای آرزو می‌دانستند، زیرا آرزو در آن زمان نیز بیماری‌اش پیشرفته شده بود و با افسردگی وحشتناکی دست و پنجه نرم می‌کرد.

خواهر فرامرز می‌گوید: ۱۴ اسفند فرامرز آخرین بار با من صحبت کرد، موقعیت خود را در منزل دایی خود، اکبر خرمدین، شرح داد و با من قرار گذاشت که فردای آن روز یکدیگر را ببینیم. او ۲خط تلفن داشت که یکی مخصوص کار و دیگری برای ارتباط خانوادگی بود. او پس از آن روز ناپدید شد و خط تلفن کاری‌اش پس از غیبتش خاموش شد، اما خط دیگرش دست آرزو بود که می‌گفت فرامرز تلفن را به او سپرده و رفته است. از آن روز دیگر خبری از فرامرز نشد.

فردای این ماجرا، اکبر خرمدین به خانه خواهرش رفت و ماجرا را این طور تعریف کرد که «تا ساعت۲ شب با فرامرز درباره تصمیم او برای جدایی از آرزو صحبت کرده و صبح زود رفته‌اند و با یکدیگر ورزش کرده‌اند. بعد فرامرز به او گفته که آرزو را طلاق نمی‌دهد.»‌/

https://www.asianews.ir/u/2na
اخبار مرتبط
مراسم یادبود زنده یاد بابک خرمدین، کارگردان جوان سینمای ایران، امروز با حضور دانشجویان و دوستان وی و همسایگان در شهرک اکباتان برگزار شد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: پدر و مادر خرمدین به قتل داماد و دختر خودشان هم اعتراف کردند و گفتند آنها را هم به روش تکه تکه کردن جسد به قتل رسانده اند.
پدر بابک خرمدین، کارگردان سینما پس از قتل پسرش احساس رضایت می کند و پس از اعتراف به انگیزه اش برای قتل فرزندش شکرگزاری و دعا کرده است این قتل با همکاری مادر این کارگردان سینما صورت گرفته است
آسیانیوز (وبسایت روزنامه آسیا) هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید