شیرین نوری
یک سال از برنامه کاری وزیر اقتصاد با شعار امنیت آزادی و آرامش گذشته است اما در این یک سال به اقتصاد کشور و معیشت زندگی مردم چه گذشت؟
به گفته بسیاری از صاحب نظران از وزارتخانه‌ای که بخش‌های مهم و اساسی‌ای در اقتصاد همچون گمرک، مالیات، خزانه داری، بورس، بیمه، بانک و... زیرمجموعه خود دارد طی قریب به یکسال گذشته اما این وزارتخانه هیچ تحرک خاصی نداشته و حتی برنامه‌هایی را هم که دکتر کرباسیان در جلسه رای اعتماد خود مطرح کرده بود نیز در وضعیتی نامشخص مانده است.
هر چند بسیاری از کارشناسان دلیل رفتار منفعلانه کرباسیان با مسایل روز اقتصادی را ناآشنایی وی با علم اقتصاد می دانند چرا که کرباسیان در رشته مدیریت و برنامه‌ریزی تحصیل کرده و به تبع آنچنان با قواعد اقتصادی آشنایی ندارد اما حداقل انتظار از کرباسیان در مدت وزارت او این بود که با استفاده از تجارب موفق شفاف سازی در گمرک بتواند در مدت کوتاهی، دریافت و درآمدهای مالیاتی را نیز شفاف‌سازی کند تا علاوه بر اتکای بیشتر بودجه به این بخش درآمدی، مانع فرارهای مالیاتی کلان شود که آن نیز متاسفانه به نتیجه مطلوب نرسید.
هر چند همگی بر این مطلب اذعان دارند که مشکلات اقتصادی کشور تنها به عملکرد کرباسیان در این یکسال محدود نمی شود و وزیر اقتصاد دولت دوازدهم نقش زیادی در نا بسامانی‌های فعلی اقتصاد ایران ندارد اما از سوی دیگر در دوران وزارت کرباسیان رونقی در جذب سرمایه خارجی اتفاق نیفتاد، بانکها و بیمه دچار تغییر و تحول اساسی نشدند و گمرک و سازمان خصوصی هم به روند منفعل و ضعیف خود در اقتصاد کشور ادامه دادند همچنین فضای کسب و کار هم همچنان نامساعد باقی ماند و وزیر اقتصاد دولت دوازدهم برنامه خاصی برای بهبود رتبه کسب و کار در کشور انجام نداد بنابراین استیضاح کرباسیان بنظر کاملا منصفانه می آید اما سوال اصلی این است که با برکناری وزیر اقتصاد آیا قیمت دلار کاهش می یابد؟ تورم چطور؟
بحران شبکه بانکی حل خواهد شد؟ فساد و رانت ریشه کن خواهد شد؟
آیا مشکلات اقتصاد ایران فراتر از امثال افرادی همچون کرباسیان است!