صاحب امتیاز
دکتر ساقی باقری نیا
بنیان‌گذار و مدیر مسئول
جاویدنام ایرج جمشیدی
سردبیر وبسایت
نوید جمشیدی
صاحب امتیاز: دکتر ساقی باقری نیا،    بنیان‌گذار و مدیر مسئول: جاویدنام ایرج جمشیدی،   سردبیر وبسایت: نوید جمشیدی
پنج شنبه / ۱۸ آذر ۱۴۰۰ / ۱۷:۰۷
کد خبر: 7088
گزارشگر: 306
۸۳۸
۱
۱
۱
بمناسبت فرا رسیدن میلاد حضرت زینب (س ) و روز پرستار

روایتی از سفر سه روزه به مشهد همراه با کادر درمان/ پرستاران خسته ای که اوقاف آنها را دید

روایتی از سفر سه روزه به مشهد همراه با کادر درمان/ پرستاران خسته ای که اوقاف آنها را دید
یزد - «روز آخر سومین مرحله از طرح زائران حرم رضوی وقتی‌که همه برای بازگشتن به شهر خودشان در لابی هتل امامت جمع شده بودند فرصتی دست داد تا بتوانم نظر برخی از زائران را در مورد تأثیر این سفر و چگونگی انتخابشان برای این سفر بپرسم . واقعاً خودم متعجب شدم که چه قدر کادر درمان از این سفر معنوی راضی هستند. می‌شود گفت بی‌هیچ انتقادی کل کاروان اعزامی از این سفر رضایت مطلق دارند. این یعنی ترویج فرهنگ وقف و ارتقای سرمایه اجتماعی آن.»
 آسیا نیوز / یزد ؛ دوباره برای اینکه اشتباه نکرده باشم نگاه دیگری به برنامه رفت به مشهد مقدس می‌کنم . زمان دقیق حرکت روز یک  شنبه پانزدهم  آبان ماه ساعت پنج بعدازظهر از محل امامزاده سیدجعفر محمد (ع) بود. ساعت هشدار گوشی موبایل را روی پنج صبح  تنظیم می‌کنم و سر به بالین می‌گذارم. خوب می‌دانم معمولاً وقتی‌ که برای رفتن به سفری شوق و ذوق داشته باشم پیش از آنکه ساعت زنگ بخورد از خواب برمی‌خیزم و سریع بار سفر را می‌بندم. این بار نیز ‌چنین می‌شود قبل از ساعت پنج صبح بیدار می‌شوم و گوشی موبایل را از حالت هشدار خارج می‌کنم. چمدان  را می‌بندم . چون می‌دانم که آدم حواس‌پرتی هستم دوباره وسایل داخل چمدان را بررسی می‌کنم تا مطمئن شوم کارت ملی‌ و سایر وسایل ضروری ام را برداشته‌ام یا نه. 
حدود ساعت 13 با توجه به هماهنگی های صورت گرفته با مدافعان سلامت که مقرر گردید در محل امامزاده سیدجعفر محمد (ع) مراسم بدرقه برایشان بگیریم ( مراسمی با حال و هوای امام رضایی ) 
 
گاهی ناخودآگاه زیر لب برای خودم مثل پیرمردهای کلاه سبز روستایمان می‌خواندم: «در کرب و بلا به شمر ملعون لعنت/ در طوس غریب الغربا را صلوات» زمان به سرعت میگذشت ، اتوبوس حامل زائران هم با کمی تاخیر اومد امامزاده . مقرر شده است که امسال سازمان اوقاف طرح زائران حرم رضوی را متفاوت از سال‌های گذشته اجرا کند. سالهای قبل زائراولی ها و افراد نیازمند را به مشهد می‌بردند اما امسال اوقاف در قالب این طرح روی کادر درمان کرونا متمرکز شده تا شاید گردی از روان خسته و فسرده و رنجور آن‌ها بعد از قریب به دو سال فشار کاری مضاعف و اضطراب و اضطرار مراقبت از بیماران کرونایی بزداید. 
اتوبوس به راحت افتاد ، سعی کردم در ابتدای مسیر با صحبت هایم در مورد اجرای طرح به کادر درمان ارتباط صمیمی و خوبی با آنها داشته باشم. شب از نیمه گذشته بود ، ناگهان در میانه مسیر و در وسط بیایان ایستاد ، اول خیال کردم یک کار جزئی دارد ولی بعد از چند دقیقه متوجه شدم اتوبوس خراب شده است. با همراهان گفتم که همگی آیت الکرسی بخونیم تا انشاءالله مشگل حل شود . به امید خدا بعد از یک ساعت و اندی اتوبوس به راه افتاد .
مسیر برای دوستان طولانی و زمان زیادی برده بود تا به مقصد رسیدیم ، ولی تا دوستان گنبد امام رضا (ع) در مسیر ورودی به هتل نزدیک حرم مشاهده کردند ، تمام خستگی شان مرتفع شد.
مرحله اول و دوم طرح از تاریخ دهم تا شانزدهم اجرا شده و در آن پزشکان و پرستارانی از شهرستانهای یزد  و مهریز حضور داشته‌اند و سخنرانان مراسم افتتاحیه آن نیز دکتر مععمی مقدم ، مدیرکل امور اجتماعی و دکتر پندار معاون بهره وری اقتصادی سازمان بوده‌اند.
 
 
حال و هوای آن‌هایی که می‌روند و آن‌هایی که می‌رسند
 
مقابل در مجتمع دو خادم حرم امام رضا (ع) با چوب‌پر مخصوص خدام ایستاده‌اند و خوشامد می‌گویند. لابی مجتمع شلوغ و پر از پرستاران چمدان به دستی است که می‌خواهند برای رفتن به شهر خود آنجا را ترک کنند. از آن‌طرف هم گویا عده‌ای از زائران مرحله سوم از استانهای کرمان ، همدان ، البرز و ...  از راه رسیده‌اند و دارند پذیرش می‌شوند. سر بچه‌های اداره کل امور اجتماعی و مشارکت‌های سازمان اوقاف حسابی شلوغ است. بعضی‌هایشان دارند امور زائران مرحله دوم را برای ترک مجتمع و بعضی دیگر دارند امور زائران مرحله سوم را برای ورود به مجتمع رتق‌وفتق می‌کنند. سید حسن جنتی از بچه‌های اداره کل امور اجتماعی را در محل پذیرش مجمتع می‌یابم تا مشخص شود که باید به کدام اتاق بروم. اول قرار می‌شود که بروم اتاق ۷۱۴ و در کنار بچه‌های مستندساز روابط عمومی باشم اما به دلایلی کارم به اتاق 711  ختم می‌شود.دوست دارم هرچه زودتر کوله‌ام را بیاندازم گوشه‌ای از اتاق و به‌طرف حرم بروم. آسانسورهای مجتمع امامت همه شلوغ هستند. وقتی آسانسور در طبقه پنجم متوقف می‌شود تقریباً دیگر هیچ جایی برای ایستادن در آن وجود ندارد. به‌زحمت از تنگنای چمدان‌های داخل آسانسور وارد راهرو می‌شوم و اتاق 711 را می‌یابم.
 
اینجا دو دسته آدم با حال و هوای مختلف حضور دارند؛آن‌هایی که دارند می‌روند و آن‌هایی که تازه از راه رسیده‌اند.حال هر دو دسته را خوب می‌دانم. عده‌ای در چشمانشان شوق رسیدن به مقصد موج می‌زند و دارند می‌روند اتاق‌هایشان را برای مستقر شدن تحویل بگیرند و عده‌ای دیگر اگرچه روحیه گرفته‌اند و با باری از معنویت دارند مشهد را ترک می‌کنند اما غمی در ته دلشان نشسته که چه قدر زود مثل یک چشم بر هم زدن این سه روز به پایان رسید. انسان همیشه در مقابل زمان دو نوع موضع‌گیری متفاوت دارد گاهی دوست دارد زمان خیلی زود بگذرد گاهی دوست دارد خیلی دیر بگذرد. گریزی از زمان و گذشتنش نیست و باید با آن کنار آمد. آن‌ها که تازه رسیده‌اند تابه‌حال دوست داشته‌اند که زمان به‌سرعت بگذرد تا زودتر به مقصود برسند اما ازاین‌پس حتماً دوست دارند زمان به‌کندی بگذرد. عمر آدمیزاد مملو است از این تضاد همیشگی. به قول کلیم کاشانی:
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش
آنهم «کلیم» با تو بگویم چه سان گذشت
 
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت
 
حالا در صحن کوثرم و چند قدمی بیشتر تا حرم فاصله ندارم. حرم امام رضا (ع) پر از انرژی‌های مثبت و حال‌های خوب است. کسی در حرم امام رضا حالش خراب نیست. اینجاست که می‌فهمی چه قدر کبوتر دل در این مملکت جلد امام رضاست. 
این بارگاه کیست کز عرش برتر است
 وز نور گنبدش همه عالم منور است...
 
همه چیز به اتاق ۵۰۵ ختم می‌شود
 
اتاق ۵۰۵ شلوغ‌ترین و پر رفت و آمدترین اتاق مجموعه امامت است و بچه‌های اداره کل امور اجتماعی و مشارکت‌های اوقاف از مدیرکلش گرفته که رضا معممی مقدم باشد تا معاون او؛ غلامرضا حسین زاده و رئیس اداره‌ها و کارشناسانش مثل سید حسن جنتی، حجت‌الاسلام حسین فاطمی تبار، رضا دریایی نژاد، هاشم مختاری، مجتبی محمد حسینی، شعبان خوارزمی و آقای شفیعی و یوسفی که برخی به‌تناوب آمده‌اند و چند روزی کمک کرده‌اند و رفته‌اند حتی یک‌لحظه هم آرام و قرار ندارند. سوغاتی‌های اهدایی اوقاف به زائران مرحله دوم که شامل زعفران، نبات، نخود و کشمش، گل محمدی، شکرپنیر و... از شب گذشته بسته‌بندی و به آن‌ها تحویل داده شده است. شاخه‌های گل سرخ برای هدیه دادن به حدود ۳۰۰ زائر مرحله سوم خریداری شده و بسته هایی شامل یک خودکار و یک دفترچه یادداشت که در آن شماره مربوط به شرکت در قرعه‌کشی هم گذاشته‌اند برای تحویل به زائران آماده شده است. همه این‌ها و کارهای جنبی دیگر مثل هماهنگی با مسئول سالن اجتماعات، پیگیری حضور مسئولان دعوت شده در مراسم، جانمایی مهمانان و زائران در سالن و غیره باعث شده کسی در اتاق ۵۰۵ وقت سر خاراندن نداشته باشد. صبح همه بچه‌ها هم‌زمان درگیر خروج و بدرقه زائران مرحله دوم و پذیرش و استقبال از زائران مرحله سوم و حالا بلافاصله بعد از صرف ناهار همه درگیر برگزاری مراسم افتتاحیه مرحله سوم هستند که قرار است رأس ساعت شش با حضور دکتر مععمی مقدم و دکتر پندار و جمعی دیگر از مسئولان استانی در سالن اجتماعات مجموعه امامت برگزار شود.
 
قلب‌هایی که در مشهد برای کربلا تندتند تپید 
 
همه چیز برای برگزاری مراسم افتتاحیه مرحله سوم از هشتمین دوره طرح زائران حرم رضوی آماده است. پرستاران و کادر درمان از بیمارستان‌های مختلف استانهای مختلف و همچنین پرستاران کرمانی کم‌کم وارد سالن همایش می‌شوند. حسن عطار و رضا عطار از بچه‌های گروه مستند روابط عمومی اوقاف در حال فیلم گرفتن از ورود پرستاران به سالن هستند. به چهره‌های زائران که نگاه می‌کنی می‌فهمی که چه قدر از هدیه گرفتن یک شاخه گل خوشحال می‌شوند. حجت‌الاسلام علی نژاد مجری برنامه افتتاحیه در همان اول برنامه به حاضران در سالن مژده حواله کربلا را می‌دهد و می‌گوید سعی می‌کند با میانجی‌گری و ریش گرو گذاشتن تعداد حواله‌ها را افزایش دهد. وقتی‌که می‌بینی با این مژده سالن یکپارچه کف و سوت می‌زند و هیاهو برپا می‌شود متوجه می‌شوی که حضار انرژی خاصی دارند. بااینکه برنامه‌های مراسم افتتاحیه خیلی ساده است و شامل چند سخنرانی و اجرای سرود و پخش کلیپ و مراسم قرعه‌کشی است و ممکن است خسته‌کننده به نظر برسد اما هیچ‌کس از سالن تکان نمی‌خورد. همه مشتاق‌اند و دل به مراسم افتتاحیه داده‌اند.مجری برنامه با لفاظی و هندوانه زیر بغل مسئولان حاضر در همایش گذاشتن می خواهد تعداد حواله های کربلا را افزایش دهد. زائران دیگر سر از پا نمی‌شناسند. زمان قرعه‌کشی فرامی‌رسد. مسئولان و مدعوین مراسم افتتاحیه یکی‌یکی شماره‌ای را انتخاب می‌کنند. قلب‌ها در مشهد برای کربلا تند تند می‌تپد. حالا دیگر می‌شود آوای درون همه حضار را شنید: بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا...
 
برخی برنده شده‌اند و اشکشان جاری شده است (خانم رعیتی پرستار بیمارستان موقوفه گودرز از یزد نیز جزء برندگان میباشد)  آن‌قدر که حتی دیگر نای بالا رفتن از پله را برای دریافت حواله کربلا ندارند. فکرش را بکنید بسیاری از پرستاران بعد از بیشتر از بیست ماه فشار کاری دو سه شب پیش با یک تماس تلفنی غیرمنتظره به مشهد دعوت شده بودند، شیفتهایشان را جابه‌جا کرده بودند، بچه‌هایشان را به کسی سپرده بودند و حالا یکباره با خوانده شدن یک شماره می‌خواهند حواله کربلا را بگیرند. هیچ دلیلی برای احساساتی نشدن و اشک نریختن وجود ندارد. گویا اما رضا به طفیلی نیت واقفی که دیگر در این دنیا نیست به مشهد دعوتشان کرده که حواله کربلا را به آن‌ها بدهد.
 
نیت یک واقف در قرن‌ها پیش و حالا مشرف شدن کادر درمان به مشهد
 
اینجاست که در ذهن خود سلسله علل را یکی‌یکی مرور می‌کنی؛ واقفی شاید در ۲۰۰ سال پیش قلبش برای امام رضا تپیده و مالی را وقف زائران او کرده، بیماری‌ای به نام کرونا همه‌گیر شده ، کادر درمان و فداکاری‌هایشان بعد از مدت‌ها موردتوجه عموم مردم قرار گرفته ، سازمان اوقاف آن‌ها را تکریم و با عواید حاصل از موقوفات مرتبط مقدمات تشرف آن‌ها به مشهد را فراهم آورده . اما نیت واقفان فقط به زیارت امام رضا (ع) خلاصه نمی‌شود. واقفانی هستند که همه یا بخشی از نیتشان زیارت اباعبدالله الحسین (ع) است و اوقاف بنا بر عواید همین دسته از موقوفات و اجرای دقیق نیات دارد به عده‌ای از پرستاران حواله کربلا را هم اعطا می‌کند. این است که وقف سنتی است که می‌تواند در زمان موج بیافکند و اظهار وجود کند. به قول سعدی: برگ عیشی به گور خویش فرست/کس نیارد ز پس ز پیش فرست...
 
واقفان در چشمان پر از شوق کادر خسته درمان زنده‌اند. در اشک‌های آن‌ها زنده‌اند. در زیارت کردن آن‌ها زنده‌اند. در حال و هوای معنوی آن‌ها زنده‌اند.چه قدر خوب است که سازمان اوقاف با ظرفیت بی‌نظیر وقف کادر درمان را دید یا بهتر بگویم کادر درمان را شکار کرد.
 
سرمایه اجتماعی وقف و معجزه نیت واقف 
 
قبل از مراسم افتتاحیه هم در آسانسور به یکی از زائران مشتاق کربلا که می‌خواست بداند نحوه قرعه‌کشی به چه صورت است گفته بودم باآنکه بسته‌های مربوط به قرعه‌کشی را به‌نوبت و در هنگام ورود به آن‌ها می‌دهند اما سعی کند بسته‌ای را بردارد که حداقل یکی از عددهایش عدد هشت باشد چون مهمانان برنامه معمولاً به نیت امام رضا (ع) عددی را که هشت دارد، انتخاب می‌کنند. نمی‌دانم آن زائر برنده شد یا نه.
 
در محفل دوستانه‌ای که با آقای معممی مقدم و آقای حسین زاده داشتیم متوجه می‌شوم که نیت واقفان کلاً زیارت امام رضا (ع)بوده و در آن قید نشده که حتماً نیازمندان را به زیارت امام رضا (ع) ببرند بنابراین مشکلی برای اعزام کادر درمان به مشهد مقدس وجود نداشته است و نیت واقفان به‌طور دقیق اجرا شده است.
 
معممی مقدم می‌گوید:«ما در کورانهای زندگی می‌بینیم که هر از چند گاهی یک سرمایه جدید اجتماعی ظهور می‌کند. جبهه اجتماعی کادر درمان در ایام کرونا خیلی متعالی شده است. به نظر می‌رسید که اوقاف به حوزه سخت‌افزار و فیزیکال اماکن درمانی توجهاتی داشته است اما در حوزه نرم‌افزاری این توجه در حد مطلوبی نبوده است. این اولین قدم جدی برای دیده شدن کادر درمان توسط اوقاف بوده است.»
 
ازنظر معممی مقدم این برنامه تأثیر زیادی در ارتقای سرمایه اجتماعی اوقاف دارد. بسیاری از کادر درمان و پرستاران قبلاً نمی‌دانستند وقف چیست و چه کارکردی دارد. همه آن‌ها حالا مروجان فرهنگ وقف هستند و چه چیزی از این بهتر و ارزشمندتر. معممی مقدم درست می‌گوید نیت واقف و دوراندیشی او می‌تواند حتی بعد از قرن‌ها معجزه کند، کادر درمان را به پابوس امام رضا بیاورد و بعد حواله کربلا به آن‌ها تقدیم کند.
 
به گفته رضا معممی مقدم کلاً در این سفر سه‌روزه جز مراسم افتتاحیه و یک زیارت جمعی و عکاسی رایگان در لابی هتل برنامه آن‌چنان فشرده‌ای برای زائران در نظر گرفته نشده تا آن‌ها راحت‌تر باشند و خودشان بتوانند با فراغ بال مدیریت کنند که چه زمانی به زیارت بروند...
 
زیارت جمعی و غذای حضرتی
یک روز به‌سرعت گذشته و لابی مجتمع امامت دوباره شلوغ شده است. جمعیت خوبی برای برنامه زیارت جمعی آمده‌اند. پیرمرد باصفایی جلودار می‌شود و شروع می‌کند به چاوشی خواندن.همگی باهم از مجتمع امامت به سمت حرم حرکت می‌کنیم. به بازار عباسقلی خان که می‌رسیم گنبد و گلدسته کاملاً نمایان است. مدتی بعد وارد صحن کوثر می‌شویم. زیارت جمعی با یک سخنرانی جالب و تأثیرگذار و مداحی مختصر به پایان می‌رسد.
 
شب همراه با آقای معممی مقدم و آقای حسین زاده دوباره به اتاق ۵۰۵ سری می‌زنیم. با هماهنگی با آستان قدس رضوی کد ملی تمام زائران برای غذای حضرتی گرفته شده و وارد سامانه شده است و چون فیش‌ها بر اساس کد ملی صادر شده بچه‌های اوقاف دارند کدهای ملی را یکی‌یکی با اسامی زائران تطبیق می‌دهند تا روی فیش‌ها اسم آن شخص را با خودکار بنویسند که کاری است بسیار وقت‌گیر . در اتاق ۵۰۵ هیچ‌وقت کسی در حال استراحت نیست. سه بار استقبال و پذیرش و سپس بدرقه و راهی کردن زائران به شهرهایشان، سه بار برگزاری مراسم افتتاحیه، سه بار زیارت جمعی و هماهنگی با آستان قدس رضوی برای غذای حضرتی و سه بار آماده کردن بسته‌های سوغاتی و مسابقه و برگزاری مسابقه کتاب‌خوانی مگر جایی برای استراحت باقی می‌گذارد؟
 
پرستاری که چند بار به کرونا مبتلا شده و در آرزوی تشرف به مشهد بود
 
یکی از دوستان اوقافی  نیز معتقد است که این سفر معنوی برای کادر درمان تأثیر بسیار زیادی داشته است. به گفته او در بین پرستاران استان یزد  فردی بوده است که چند بار به کرونا مبتلا شده و آرزویش تشرف به مشهد بوده است.  وی یادآور می‌شود که اوقاف پرستاران را در شان و منزلت خود آن‌ها دید.
 
رضایت مطلق کادر درمان از اعزام به مشهد
 
روز آخر سومین مرحله از طرح زائران حرم رضوی وقتی‌که همه برای بازگشتن به شهر خودشان در لابی مجموعه امامت جمع شده بودند فرصتی دست داد تا بتوانم نظر برخی از زائران را در مورد تأثیر این سفر و چگونگی انتخابشان برای این سفر بپرسم که واقعاً خودم متعجب شدم که چه قدر کادر درمان از این سفر معنوی راضی هستند. می‌شود گفت بی‌هیچ انتقادی کل کاروان اعزامی از این سفر رضایت مطلق دارند. این یعنی ترویج فرهنگ وقف و ارتقای سرمایه اجتماعی آن.
 
 
بچه‌های کادر درمان داشتند به سمت افسردگی می‌رفتند
 
طاهره حسنشاهی پرستار بیمارستان علی ابن ابیطالب رفسنجان که دوست و همشهری مریم حسنشاهی است نیز می‌گوید:« سفر خیلی خوبی بود. بعد از دو سال فشار کاری مضاعف بچه‌ها داشتند به سمت افسردگی می‌رفتند. خیلی خوشحالیم که بالاخره به کادر درمان توجه شد. برنامه خیلی خوبی بود. این‌که دوستم در قرعه‌کشی حواله کربلا برنده شد بهترین خاطره این سفر برای من بود چون تابه‌حال کربلا نرفته بود.»
 
سفر ما به مشهد یک ریکاوری کامل ازلحاظ معنوی بود
 
محمدمهدی رضایی از بیمارستان بقیه‌الله تهران نیز معتقد است که این سفر یک تغییر روحیه و یک ریکاوری کامل ازلحاظ معنوی برای کادر درمان بوده است. او می‌گوید:« الآن بعد از سه روز اصلاً دوست ندارم برگردم ولی چاره‌ای نیست. بعدازآن همه فشار روحی همکاران این سفر خیلی لازم بود. این سفر نسبت به سفرهای قبلی‌ام به مشهد برای ما خیلی دل‌چسب‌تر بود و گویا رابطه نزدیک‌تری با امام رضا (ع) در این سفر داشتم. آقا جور دیگری ما را طلبیده بود.»
 
الآن حالم خیلی خوب است
 
خانم امیدی از بیمارستان شهید صدوقی یزد چمدان به دست در حال بیرون رفتن از مجتمع می‌گوید:«خیلی سفر خوب و به‌جایی بود. خستگی‌مان دررفت. باور نمی‌کردیم که این‌قدر سفر خوبی باشد و تا این حد پذیرایی خوبی از ما بشود. یکی دو روز قبل از سفر تماس گرفتند که اسمت برای سفر مشهد درآمده است. همایش روز افتتاحیه خیلی عالی بود و همه با حواله‌های کربلا هیجان‌زده و احساساتی شدیم. الآن حالم خیلی خوب است.»
 
 
امام رضا ما را طلبید
 
اکرم امیدی از بیمارستان شهید صدوقی یزد می‌گوید:«واقعیت امر این است که امام رضا (ع) ما را طلبید. من در چهار ماه اخیر چهار بار بلیت گرفتم برای مشهد ولی متأسفانه جور نمی‌شد و مجبور می‌شدم کنسل کنم. تا این‌که از بیمارستان تماس گرفتند در قرعه‌کشی اسم شما برای سفر به مشهد درآمده است. در این دو سال بچه‌های کادر درمان ازنظر روحی تحت‌فشار بودند. اینجا انرژی دوباره‌ای می‌گیرند. مخصوصاً که به نظر من سفر زیارتی نسبت به سفر سیاحتی و تفریحی تأثیرگذاری خیلی بیشتری دارد.»
 
زوج خوشبخت کرونایی که هر دو به سفر مشهد اعزام شدند
 
از بیمارستان محب یاس استان تهران یک تازه‌عروس و تازه‌داماد که به زوج کرونایی معروف‌اند به این سفر اعزام شده بودند که اتفاقاً یکی از آن‌ها حواله کربلا هم برنده شده بود. کیانوش رونقی که در کنار همسر جوانش ایستاده می‌گوید: «فکرش را هم نمی‌کردیم به این سفر بیاییم. به‌صورت خیلی اتفاقی به ما خبر دادند. اولش فکر کردیم دارند با ما شوخی می‌کنند. واقعاً برای ما غیرمنتظره بود. این سفر برای ما خیلی لازم بود. کاش موقعیتی شود که کادر درمان کل کشور به این سفر بیایند. این سفر معنوی خستگی را از تن آدم به درمی‌کند.»
 
او با ذوق و شوق در مورد چگونگی آشنایی با همسرش ادامه می‌دهد:«ما یک زوج کرونایی هستیم. دقیقه اوایل شیوع کرونا بود که در بیمارستان بهارلو باهم آشنا شدیم. من و همسرم به‌عنوان داوطلب برای کمک به بیماران کرونایی به بیمارستان بهارلو رفته بودیم.»
 
نازنین رقیبی؛ همسر وی نیز می‌گوید:« سفر فوق‌العاده‌ای بود. قابل وصف نیست. خیلی عالی بود. بهتر از این نمی‌شد . در قرعه‌کشی سفر کربلا برنده شدم. واقعاً ممنونیم. هیچ‌وقت از ذهنمان بیرون نمی‌رود.»
 
می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم
ساعت 17 به سمت یزد حرکت کردیم . برای آخرین بار به حرم امام رضا (ع) می‌روم. امروز آخرین روز سومین مرحله از طرح زائران حرم رضوی است و بچه‌های اداره کل امور اجتماعی و مشارکت‌ها یکی یکی دارند از هتل می روند . در این سه مرحله حدود هزار و پنجاه نفر از کادر درمان به این سفر اعزام شدند و در مرحله چهارم که احتمالاً ماه دیگر برگزار خواهد شد اوقاف پذیرای ۳۰۰ نفر از مبلغان جهادی سلامت خواهد بود تا قدردان تلاش‌های بی‌چشم‌داشت این عزیزان هم باشد. بیش از ۳۲۱ موقوفه دارای درآمد به طرح زائران حرم رضوی مرتبط است و ۷۳۰ نیت در خصوص کمک به زوار امام رضا(ع) در کشور وجود دارد و در سالهای گذشته در قالب این طرح هر بار حدود ۷۰۰ زائر به مشهد اعزام شده‌اند.
 
آخرین زیارت در این سفر برای من حال و هوای دیگری دارد. در حال خروج از صحن انقلاب اسلامی حرم دوباره به عقب برمی‌گردم و به گنبد و گلدسته و سقاخانه اسماعیل طلایی می‌نگرم و این شعر سعدی را با خود زمزمه می‌کنم: می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم/ خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم...

سید محمد جواد عرفانفر

روایتی از سفر سه روزه به مشهد همراه با کادر درمان/ پرستاران خسته ای که اوقاف آنها را دید , طرح زائران حرم رضوی , سید محمد جواد عرفانفر

https://www.asianews.ir/u/4la
آسیانیوز (وبسایت روزنامه آسیا) هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
علی رضا معصومی
۱۴۰۰/۰۹/۱۹
0
0
0

سلام :همیشه یادآوری خاطرات ما ؛ ذهن مخاطبین را به روزهای بیاد ماندنی خودشان میبرد و شاید برای آنها همین مرور خاطرات خصوصا در شهرهای دیگر به. یاد کسانی می اندازد که سالها از هم بی خبر باشند . متن خوبی بود . تشکر از نویسنده محترم


ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید